در نوروز امسال سفری به بندر عباس داشتم در حین مسیر عکس هایی برای خودم گرفتم که
دوست داشتم توی وبلاگم بزارم و شما هم ببینین ...
بچه که بودم بهم می گفتن بزرگ بشی عکاس خوبی می شی ...
حالا نظر شما در مورد عکسام چیه ؟!!
گل در بیایان
باغ هلو
مزار هنرمند عارف و محبوب ناصر عبداللهی
(یک روز خاص ...)
غروب بندر عباس
باغ هلو جاده ساوه
جشنواره نوروزی در قشم با هنرمندی عمران طاهری
نرسیده به حاجی آباد نزدیک بندر عباس
( این جاده رو خیلی دوست دارم )
درخت نخل و حس غریب همیشگی ...
آتش و ...
** دوست عزیز استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد **
به نام خدای عشق هستی ...
انگار همین دیروز بود که ناصر از بوی شرجی برایم می گفت، انگار همین دیروز بود که ناصر در حالیکه در بیمارستان بستری بودم، بر بالینم آمد،( با کاست هوای حوا )
شب از نیمه گذشته بود، اما وقتی بر بالینم آمد، از آن روی نازنین و بشاشش که پر بود از انرژی، از نوع انرژیهای ماورائی اش نیرو گرفتم و تا پاسی از شب گپ زدیم، انگار همین دیروز بود، در یک سفر هوایی هواپیما دچار افت و خیزهایی شد و ناصر بود که به همه امید می داد و ...
بماند. غروب است و دلم سخت گرفته و بوی شرجی جنوب مست خود ساخته ام، دلم می خواهد یک عمر بگویم چرا؟
نمیدانم اصلاً ناصر را رفته محسوب نمی کنم، ناصر تا زمین و زمان است زنده و پایدار است و زنگ دلنواز صدایش در گوشم یا فاطمه بنت نبی (س) را می شنود و آرامم می کند چه کسی می گوید تو رفتی، تو خود میدانی و قبلاً هم قراری داشتیم که هر کدام رفت دیگری خود را هر طور شده به او برساند و من در حال تمرینم و هنوز به کمالیکه تو رسیدی نرسیدم، حس غریبی اینرا می گوید و در گوشم زمزمه می کند
حال چیست نمی دانم...؟!
و اما اُف و صد اُف بر این مرده پرستان زنده کُش، بگذار زبانم در دهان نچرخد و چیزی نگویم و همچنان بغضی در گلویم بماند.
ای تنگ نظران بدانید تا زمین و زمان وجود دارد ناصر زنده و صدای گرمش گوشهایتان را می نوازد تا رقص کنان به کمال الهی برسیم.
ناصر عزیزم میبینمت، خیلی زود به شرط آنکه قولمان را فراموش نکرده باشی.
رضا ایرانمنش
با تشکر از دکتر حسن زاده
** دوست عزیز استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد **