گریه کن. گریه قشنگه...

سهم دلتنگ ما در دومین رمضان بدون ناصر غصه  و باز هم غصه است ...  

رمضانی دیگر ؛ ماهی برتر از هر ماه ...  
 رمضان ماهی است که ابتدای آن رحمت و  میانه اش مغفرت و پایانش آزادی  از  آتش  جهنم  است  درهای آسمان از اولین شب این ماه گشودهمی شود ...    

خواب هم در این ماه عبادت است ... 
خوش به حالت ناصر جان که دومین سالیست که چشم از زشتی های این دنیا پوشاندی و به خوابی آرام در جوار امن الهی مفتخر شدی ... عبادت سالیان و رمضانم ارزانی  تو تا به آرامش ابدی برسی ...دعا می کنم ... می گریم ...احیا می گیرم در شبی که برتر از هزاران ماه است و به یادت قرآن به سر می گیرم و هر روز صلوات نثار روح آسمانیت می کنم... و علی ( علیه السلام ) و فرزندان پاکش را با زبان روزه قسم می دهم که تو به آنچه لایقش بودی در این جهان که دون صفتان پست اندیشه گل عمرت  را چیدند ؛ نائل شوی و با حسین بن علی ( علیه السلام ) محشور شوی . 
 

و اما... در آستانه ماه مبارک رمضان به عشق خدای ناصر خانه تکانی  

 کردیم که با ورود به اینجا ؛ هم شما و هم خودمان بوی غریب چوب که ناصر عاشقش بود را در مشاممان استشمام کنیم  و به یاد ناصر در  

تمام لحظات حضور در این وبلاگ باشیم ... 

از تصویر ثابت در بالا و پایین صفحه استفاده نکردیم به دلیل هازمونی  کلی قالب و بهتر دیدیم چوب را بکری برای خلوتمان بگذاریم تا با تصویرو طرح های دینامیک و تازه در هر پست در خدمت شما باشیم ...  

خدا  

یار و یاور و پشتیبان همه ی ناصری های وفادار انشاالله ...                   

                              عبادتتان مقبول حضرت حق ... 
                                            

                                             آمین ... 
                                            

                                         التماس دعا ...  

بسوی افتخار. اردیبهشت ۸۲

بسوی افتخار

*  اولین کار رسمی و نخستین آهنگی که اجرا کردید ، چگونه و کجا بود ؟
اولین کار رسمی در یکی از شبکه ها کار " محمد جان " ،" دستان نورانی " ، "موسم عید " و " فاطمه بنت نبی " بود که از برنامه صبح بخیر ایران ( سفر نامه صبا ) سال 74 پخش شد . 

* به غیر از خوانندگی ، به چه کار دیگری مشغول هستید ؟
کار من فقط خوانندگی و آهنگسازی است   

* آیا خارج از کشور هم کنسرت اجرا کرده اید ؟
بله . در لندن ، مالزی ، تایلند ، دبی کنسرت اجرا کرده ام .

* فکر می کنید کدام یک از کارهای شما مورد استقبال بیشتری قرار گرفت ؟
هر قشری از مردم دارای یک سلیقه و سبک خاصی هستند . جوان ها کار " ناصریا " و " یه روز دلم گرفته بود " را می پسندند و عده دیگر " فاطمه بنت نبی " را . 

* خودتان از کدام کار رضایت دارید ؟
خوب من آهنگ هایم را چون بچه هایم دوست دارم ، ولی بستگی به این دارد چه حال و هوایی داشته باشم . اگر حالت عرفانی داشته باشم کار حضرت علی و فاطمه بنت نبی را گوش می کنم و در روزهای بارانی" یه روز دلم گرفته بود " . 

* اولین مطلبی که راجع به خود در روزنامه ها خواندید ، چه بود ؟
اولین مطلب : شکایت یکی از نوازندگان موسیقی در تربت جام بود که نوشته بود ، ارگ یک ساز وحشتناک است . 

*   به عنوان خواننده ، کار کدام یک از همکارانتان را می پسندید ؟
بیشتر خوانندگان صاحب سبک را دوست دارم  که صدایشان تقلیدی نباشد  صدای آقای حامی ، عصار و محمد اصهانی . 

* مشوق اصلی شما در این راه چه کسی بود ؟ و آیا شخص دیگری در خانواده از صدای خوب برخوردار است ؟
مشوق من پدرم بود و در زندگی هر ایرانی هنر جاریست ، خصوصا جنوبی ها که زندگی آنان با موسیقی عجین است و در بندر عباس از هر قومی وجود دارد . هندی و عربی ، اسپانیایی و پرتغالی ، که موسیقی آنها با موسیقی ما تلفیق شده و من از لحاظ روحی به هندی ها و عربها  وابستگی خاصی دارم .

 * کار کدام آهنگساز را می پسندید و بیشتر دوست دارید با چه کسی کار کنید ؟
کار همه آهنگسازان را می پسندم و دوست دارم با همه آنها تجربه داشته باشم ولی با بهنام ابطحی راحت ترم چون  او جنوبی است .

 * آیا همسرتان با کار شما موافق است ؟
صد در صد مخالف . خانم ها وقتی می بینند حریم شان مورد تهدید قرار گرفته ناراحتند . کلا زندگی آدم های معروف در ذهن همسرانشان در حال تهدید است .

 * آیا همسرتان از کار شما انتقاد هم می کنند ؟
بله . یکی از منتقدین من همسر و دخترم می باشند و من بیشتر با دخترم نازنین که یازده سال دارد مشورت می کنم .

 * از دخترت نازنین برای ما بگو ...
روابط روحی من و نازنین عمیق است و من فکر می کنم از میان فرزندانم نازنین موسیقی را ادامه می دهد . او بهترین دوست من می باشد و در حال حاضر با او سلفژ کار می کنم .

 *  یک خاطره از دوران جوانی و خاطره ای دیگر از برخورد با مردم برایمان
بگو ...
زندگی یک هنرمند سراسر خاطره است . یک خاطره ای از دوران نو جوانی دارم ، این است که من آن زمانها در زمینه نقاشی هم فعالیت می کردم و همیشه من نفر اول و یک خانم نفر دوم می شدند ، بالاخره پیگیر شدم که چه رازی در این امر نهفته که همیشه من اول و ایشان دوم می شوند ؟ به من گفتند چون فقط شرکت کننده شما دو نفر هستید !
 در زمینه برخورد با مردم هم ، خوب مردم همیشه مرا مورد لطف و عنایت خود قرار دادند ، ولی یک صحنه ای که خیلی برای من جالب بود ، در یکی از کنسرت هایم پسر بچه کوچکی جلوی سن ایستاده بود و به محض اینکه هر آهنگ تمام می شد به من می گفت : ناصر عبداللهی بخون . مادر بچه هی دستش را می کشید تا بچه را ببرد و او دوباره می دوید و جلو می آمد و میگفت : ناصر عبداللهی بخون . من گفتم  : عزیزم من " ناصر عبداللهی " هستم . گفت : می دونم . ناصر عبداللهی بخون . بالاخره فهمیدم آهنگ " ناصریا " را می گوید .

 * از طریق هفته نامه بسوی افتخار چه پیامی برای همسرتان دارید ؟
من دوست دارم خانمم مثل نام قشنگ این هفته نامه ، همیشه رو به سوی افتخار قدم بردارد . من از زحمات ایشان کمال تشکر و قدردانی را دارم ، چون به هر حال یک هنرمند پستی و بلندی های زیادی در زندگی داره و از خانمم ممنونم که من رو در هر لحظه زندگی همراهی کردند .
 بی تعارف بگویم من عاشقانه همسرم را دوست دارم .

 * اهل ورزش هستید ؟
بله . شنا ، دو و میدانی ، فوتبال ، بسکتبال .

 * طرفدار کدام تیم هستید ؟
تیم ملی .

 * آقای عبداللهی ساز هم می نوازند ؟
بله . پیانو ، گیتار ، درام  ، جاز ، پرکاشن ، فلوت ، ساز محلی دمام .

 * اصولا شعر های شما حال و هوای عرفانی دارد . عرفان را چطور معنی می کنید ؟
عرفان راه شناخت هست . انسان با عرفان به شناخت می رسد . شناخت حضرت حق که تمام او در طبیعت می باشد و من سعی  می کنم که در آهنگهایم معنویت را بیشتر پوشش دهم و راه شناخت را به جوانان بیاموزم.

 * حرف آخر برای هواداران خود و خوانندگان به سوی افتخار ...
برای تمام هواداران آرزوی موفقیت دارم و آنها می توانند از طریق نشریه به سوی افتخار با من  ارتباط برقرار کنند .

ناصر عبداللهی در یک نگاه :

* متولد 10/10/1349 ، اهل منطقه جنوب ( بندر عباس ) می باشم .
متاهل و دارای سه فرزند به نامهای نوید ، نازنین و نامی .

 *  قد 180 ، وزن 86 کیلو گرم . دارای 4 برادر و یک خواهر .

 * در رشته علوم انسانی تحصیل کرده ام و از سال 1362 به موسیقی روی

آورده ام .

 * بهترین دوست من در زندگی همسرم می باشد و عاشق خانواده ام هستم .

 * بهترین فصل از نظر من زمستان و ماه دی است .

 * بهترین عشق : خدا

 * بهترین گل : محمدی و رز

 * بهترین رنگ : صورتی

 * بهترین فیلم : محمد رسول الله

 * بهترین غذا : ماکارونی

 * بهترین کشور : ایران

 *بهترین عبادت : نماز و محبت به مردم

 * بهترین ماشین : ماکسیما

 * بهترین موسیقی : عرفانی

 * بهترین شهر : تهران و بندر عباس

 * بهترین ورزش : راهپیمایی و کوه نوردی

 * آخرین آلبوم : بوی شرجی  و آلبوم شادی است که در دست تولید می باشد  

---

دوست عزیز استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع  می باشد   

منبع: هفته نامه بسوی افتخار  ۱۵ اردیبهشت ۸۲