هر چه تو را بیاد من بیاورد زیباست ...

این وبلاگ برای زنده نگهداشتن یاد ناصر عبداللهی عزیز و علایق شخصی خودم میباشد ...

هر چه تو را بیاد من بیاورد زیباست ...

این وبلاگ برای زنده نگهداشتن یاد ناصر عبداللهی عزیز و علایق شخصی خودم میباشد ...

شهرام امیری و (یه بار دیگه نفس بکش ...)

*  نفس بکش
 

خواب ندیده ی منو تعبیر عاشقانه کن
برای زنده بودنت بغض منو بهانه کن
حنجره مال خوندنه ، بغض و ترانه خون نکن
سکوت این حنجره رو هدیه به آسمون نکن
خنده کن و پای غم و از این ترانه پس بکش
ترانه رو زنده کن و یه بار دیگه نفس بکش
بمون اگر چه بی دلیل ، بمون اگر چه ناگزیر
هوای زنده بودن و از شب عاشقا نگیر
تشنه ی بوی شرجی ام ، صدای شروه ی تو کو ؟!
ترانه زخمیه نترس ، غریبگی نکن ، بگو ... 
 غریبگی نکن ، بگو ... 

                                                            ترانه :  حسین متولان     

lina8

 

ناصر می دانست کی می رود!...  

 

 شهرام امیری خواننده آلبوم ( بوم عشق) یکی از کسانی بود که می توانست حرفهای زیادی از ناصر بگوید، چون آن دو مدتها  را در کنار هم سر کرده بودند، بنابراین به سراغش رفتیم و او از ( ناصریا) گفت.
 

* شما از کجا با ناصرعبدالهی آشنا شدین؟
- ( نفس عمیقی می کشد...) قضیه بر می گردد به زمانی که ناصر هنوز آلبومی در بازار نداشت و تنها یک کار از او بزبان محلی پخش شده بود. برایم خیلی جالب بود که خواننده آن اثر را ببینم، یکروز که من در جزیره کیش مشغول مجسمه سازی بودم، جوان برومندی که مشخص بود اهل جنوب است جلو آمد و گفت: خسته نباشی، من هم مجسمه سازی را خیلی دوست دارم، اینگونه سر صحبت باز شد و آن روز من و ناصر با هم کلی گپ زدیم و بعد از ردو بدل کردن شماره تلفن، نهار را هم در کنار یکدیگر صرف نمودیم. چند وقتی گذشت، تا اینکه یک روز صبح قطعه ( دلتان نور) از تلویزیون پخش شد و بهانه ای پیدا کردم تا دوباره با او تماس بگیرم، بهر تقدیر ارتباط من و ناصر بیشتر و بیشتر شد تا زمانیکه برای ضبط آلبوم دومش به تهران آمد و دوستی ها محکمتر.
 گفت: از آن پس ما تبدیل شدیم به دو یار جدانشدنی و من این افتخار را داشتم که در 70یا 80 کنسرت وPlayback در کنارش باشم و در گروه ناصریا بعنوان ناظر کیفی به رضا کریمی کمک کنم و به ناصر انرژی بدهم. پس از مدتی همکاری تصمیم گرفتیم برای برطرف شدن یکسری مسائل جانبی ارتباطمان را محدودتر کنیم و دورادور از هم خبر بگیریم، چند ماهی گذشت تا اینکه ناصر تصمیم به ترک تهران گرفت، بنابراین با من تماس گرفت و دیدار بسیار گرم و دوستانه ای با هم داشتیم و طی گفتگویی پیگیری برخی از کارهایش را به من سپرد. وقتی از بندر تلفن کرد، گفت: این جا خیلی راحت ترم.
 

*  ناصر در ارتباطات دوستانه اش چطور بود؟
- خیلی به متافیزیک اعتقاد داشت بخصوص به عدد 9 که در حرف ابجد کمال است، همیشه می گفت: هر خبری از من چه خوب باشد و چه بد، حتماً چهارشنبه به گوشتان می رسد، ناصر همیشه اجرای کنسرت هایش را با روز چهارشنبه هماهنگ می کرد، او چهارشنبه به کما رفت و در همین روز هفته هم فوت کرد ( بغضش را می خورد) به معصومین بسیار اعتقاد داشت. شب در گذشتش مصادف با وفات امام جواد(ع) بود، او به حضرت عیسی مسیح ارادت خاصی داشت و در روز میلاد این بزرگوار به خاک سپرده شد، شب سومش مقارن با سالروز شهادت امام محمد باقر(ع) بود و چهلمش با سومین روز شهادت امام حسین (ع) همزمان می گردد.
 

*  از موسیقی ناصر صحبت کنید  

- به عقیده من او برای خودش صاحب سبک بود، در انتخاب ترانه و آهنگ وسواس بسیاری داشت، طوریکه هر ترانه سرایی نمی توانست نظر او را برای همکاری جلب نماید، حتی ترانه سرایان مطرح ونامی.
 

* چرا با بابک بیات کار نکرد؟
پیش از اینکه به این سؤال جواب بدهم، یکبار دیگر به بامداد و باربد و خانواد? این عزیز هنرمند تسلیت می گویم و در پاسخ لازم به توضیح است که ناصر اصلاً دنبال اسم نبود و نفس عمل بیشتر برایش اهمیت داشت، برای او فقط کافی بود از کاری خوشش بیاید و احساس کند به دل می نشیند، درهرحال با بابک بیات ارتباط خوبی داشت و آثارش را گوش می کرد اما اجل مهلت همکاری به این دو هنرمند را نداد.
 

* از آلبوم ناصر چه خبر؟
- آلبوم او که توسط شرکت آوای نکیسا پخش شد واقعاً (ماندگار) است.
 

*  بالاخره علت مرگ ناصر چه بود؟
- ترجیح می دهم چیزی نگویم، چون برای خود من هم روشن نیست.
 

*  ناصر دشمن داشت؟
- ناصر با کسی دشمنی نداشت ولی خیلی ها به او حسودی می کردند و جلوی پایش سنگ می انداختند، یادم هست که مراسمی برای بزرگداشت جانبازان برگزار شده بود و ناصرعبدالهی هم برای اجرا به این مراسم دعوت داشت، پیش از او هنرمند دیگری برنامه اجرا کرد، پس از پایان کارش، ناصر به سمتش رفت تا با او دست بدهد و او رویش را برگرداند، رفتارهای مشابه این با ناصریا کم نبوده حتی در صداوسیما.
 

* در تهران برای بزرگداشت ناصر سه مراسم برگزار شد در بندرچطور؟
- آنجا هم مراسم با شکوهی برای ایشان برگزار شد که تعداد زیادی از طرفداران ناصر در آن حضورداشتند و آنقدر ازدحام زیاد بود که آمبولانس داشت له می شد، در تهران هم ضمن برگزاری آئین تشییع جنازه و مراسم شب سوم، مراسمی هم از سوی معاونت فرهنگی شهرداری در فرهنگسرای ارسباران شکل گرفت که طی آن لوح یادبودی به فرزند ارشد ناصر اعطاء شد. در آن برنامه سعید شهروز به یاد آن عزیز قطعه ای را اجرا نمود که اشک همه را در آورد. اما یک چیزی که در سین? من سنگینی می کند و آن اینست که علاوه برکسانی که واقعاً سوگوار ناصریا بودند، عده ای هم آمدند که موقعیت خودشان را تحکیم کنند و مطرح شوند و وقت را برای گرفتن عکس و دادن امضاء غنیمت دانستند، واقعاً برایشان متأسفم... همینطور برای خبرنگارانی که بدون شناخت از این فرصت سوءاستفاده کرده و صفحات مجله شان را با شایعات پُرکردند، بالاخره مرگ قسمت هم? ماست، اینها در دادگاه عدل الهی چه خواهند کرد؟ کاش کمی بیشتر تعمق می کردند.
 

*  واکنش خودتون بعد از شنیدن به کُما رفتن ناصر چه بود؟
- تا 2ساعت که فقط گریه می کردم، بعد یک بیت شعر سرودم و با حسین متولیان تماس گرفتم تا آن را کامل کند و امیرهوشنگ شاهرخی هم کار آهنگسازی و تنظیمش را بعهده گرفت، کار تا صبح آماده شد ( نفس بِکش ) نام دارد و بعد نماآهنگ آنرا ساختیم.
 

*  یک خاطره از ناصر بگین ...
- من تابلویی از ناصر کشیده بودم که تصویر او را در حال رفتن بسوی قله یک کوه نشان می داد، ناصر پس از دیدن اثر از من خواست، چند نفر دیگر را هم در دامنه کوه بکشم و انگیز? بیان طرح را هم اینطور تعبیر کرد که آنها به قله نرسیده اند، شاید من هم در را ه بمانم و به قله نرسم.
 

* حرف آخر؟
- از تمام کسانی که در مدت بستری بودن ناصر به ملاقاتش آمدند و در مراسم او شرکت نمودند به سهم خودم تشکر می کنم. آقایان: زنگنه، علمشاهی، رجب پور، فرمان فتحعلیان، همایون نصیری، کیارش حسن زاده، امیرتاجیک، مهدی مقدم، یاوراقتداری، علی سهرابی، علی سرشار، محسن فرهی، مهران احراری، حمید حامی، فریدون بیگدلی، مازیار عصری، حسین شریفی، امید حاجیلی و تمام طرفدارانش و... 

 

*با تشکر از دکتر کیارش حسن زاده *  


دوست عزیز استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع  می باشد .  

نظرات 10 + ارسال نظر
گل مینا 9 آبان 1387 ساعت 00:50 http://nasseria.dom.ir

سلام لیدا جان ممنون بابت گفتگو اما در مورداین عنوا ن ناصر می دانست کی می رود!... هیچی نگفتی!
و بعد اینکه این گفتگو مال چه زمانیست؟

سلام...
این مصاحبه بعد از چهلم ناصریای عزیز انجام شد و جز آرشیوی ست که دارم ...
(ناصر می دانست کی می رود!) گفته ی آقای امیری بود به عنوان تیتر ...

ممنون خبرم کردی . کاش آهنگی که خوندن هم میزاشتی تا دانلود کنم . به هر تقدیر خوش و سرحال باشی

سلام
در اولین فرصت حتما...

نیلوفر 11 آبان 1387 ساعت 08:37 http://nasseria.blogfa.com

لیدا جان سلام

از گزارشی که تهیه کردی واقعا ممنون اما یک دلتنگی بخصوصی تمام وجودم رو فراگرفت و بشدت دلتنگتر از قبل .....

سلام
منم دلتنگ دلتنگم ...

سلام لیدا جان خوبی؟
مطالب وبت عالیست مثل همیشه خسته نباشی
من همواره مشتاق آپدیت شدن وبت هستم چون مطالب جدیدی رو میتونم مطالعه کنم در مورد آن عزیز رفته از دست و این یه جوری باعث تسلی دلم میشه.
ما همیشه دوست داریم ناصریای عزیز . روحت شاد

سلام
باعث افتخاره عزیزم

علیرضا 12 آبان 1387 ساعت 01:33 http://ahmadsani.blogfa.com

ممنونم لیدای عزیز از بابت این گزارش قشنگ .

سلام
خواهش میکنم ...

احسان 12 آبان 1387 ساعت 16:24 http://mitrajoon.blogfa.com

من اگر اشک به دادم نرسد می شکنم؛

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم؛

بر لب کلبه ی محصور وجود،

من اگر در این خلوت خاموش سکوت،

اگر از یاد تو یادی نکنم، می شکنم

اگر از هجر تو آهی نکشم،

تک و تنها، به خدا می شکنم، می شکنم

ن.ه 13 آبان 1387 ساعت 09:14


دوست عزیزم از شما ممنونم .
لطفآ ترانه ی یک بار دیگه نفس بکش را برای دانلود قرار دهید.

بن 14 آبان 1387 ساعت 10:58

!!!!!!!

سلام لیدا
خوب می نویسی.
پیشنهادمی کنم درپایین وبلاک قشنگت مرقوم بفرمائیداستفاده ارمطالب باذکرمنبع بلامانع ویاباعث دلگرمی بیشترمامی شود.
همیشه موفق باشید.

حمید 7 اردیبهشت 1388 ساعت 17:31

از جرگه هنرمندان سرشناس شهرام امیری هم

وارد عرصه سیاست شد و آمادگی خود را برای نامزدی ریاست جمهوری اعلام کرد.به گفته شهرام امیری او وابسته به هیچ حزب و گروهی نیست.در طی حلسه ای که او با هنرمندان داشته است تمام هنرمندان برای حمایت او اعلام آمادگی کرده اند آیا این هنرمند سرشناس بعد از این همه سوابق درخشان تائبدصلاحیت خواهد شد؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد